صفحه شخصی سمیرا محمدی   
 
نام و نام خانوادگی: سمیرا محمدی
استان: کرمانشاه
رشته: کارشناسی عمومی
شغل:  مهندس کامپیوتر - نرم افزار
تاریخ عضویت:  1389/01/22
 روزنوشت ها    
 

 خسی در میقات ،سفرنامهٔ جلال آل‌احمد از سفر حج بخش عمومی

8











بعد از سال‌ها آمده است دوباره رو در روی خدا بایستند و  نماز بخواند. سال اول دانشگاه بود که رها کرد نماز‌خواندن را. می گفت ریا کاری است. و ریا هم نباشد ایمان می خواهد. حالا خودش هم درست نمی داند چه طور با این جماعت بدوی هم راه شده‌است برای رفتن به حج. فقط می داند که این جا باید کم از قبل “من” اش را تحویل بگیرد. این جا قرار است در جمع باشد و اگر قرار باشد این سفر ره‌آوردی برای او داشته باشد، همه در هم‌راهی جمع نهفته است. این را خودش می گوید البته!





در نگاه اول، سفرنامه بیش‌تر سیاحتی به نظر می رسد تا زیارتی. از بس که در هر سوراخی از شهر سرک می کشد و تا ته آن را در‌نمی‌آورد، از آن نمی‌گذرد. در مورد هر مسئله‌ای هم اظهار نظر می‌کند و بعد از نقد و تحلیل هر مسئله‌ای، نتیجه‌گیری می‌کند. همان اول کار نسخه آل‌سعود را با هزار  تهدید می‌پیچید و اخطار می‌دهد که چاهای نفتی که به آن چشم امید بسته‌ای زودتر از آن چه فکر می‌کنی ته می‌کشد و آن وقت تو می‌مانی و سرمایهٔ هر ساله این زیارت، که قرار است کشورت را  با آن اداره کنی. حالا بیا و مقدسات اینان را با خاک یک‌سان کن!







بخشی از متن کتاب




این سعی میان «صفا» و «مروه» عجب کلافه میکند آدم را. یک سر برت می‌گرداند به هزار و چهارصد سال پیش. به ده هزار سال پیش. با «هروله‌اش» (که لی‌لی کردن نیست، بلکه تنها تند رفتن‌است.) و با زمزمهٔ  بلند و  بی‌اختیارش، و با زیر دست و پارفتن‌هایش؛ و بی «خود»ی مردم, و نعلین های رها‌شده؛ که اگر یک لحظه دنبالش بگردی زیر دست و پا له می‌شوی؛  و با چشم‌های دو دو زنان جماعت؛ که دسته دسته به هم زنجیر شده‌اند؛ و در حالتی نه چندان دور از مجذوبی می دوند و با این گم شدن عظیم فرد در جمع. یعنی آخرین هدف این اجتماع؟







آل‌احمد اگرچه در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد و پدرش روحانی بود اما بیش‌تر سال‌های عمر خود را روشن‌فکر زیسته است؛ اما در این سفر با سرخوردگی از فرهنگ غرب و ره‌آوردهای آن، به اندیشه و سنت اسلام رجعت می‌کند و شاهد این کلام در سطر، سطر این کتاب هویداست. مرحوم دکتر علی شریعتی دربارهٔ آل احمد و این اثرش گفته است: «اگر کسی ادوارِ زندگیِ آل احمد را نداند و آل احمدِ خسی در میقات را با آل احمدِ سال‌های ۲۴ و ۲۵ -که توده‌ای شده بود- مقایسه کند، نمی‌تواند بپذیرد نویسندۀ سفرنامۀ حج، همو باشد.»





نثر کتاب هم‌چون دیگر آثارش موجز و نافد است. نثر او لزوما از قواعد دستور زبان فارسی پیروی نمی‌کند و ساختار شکنی در چینش واژه‌ها مشخص است. اگر چه همهٔ این‌ها در خدمت، رسایی هرچه بیش‌تر مفهوم است و طنابی نیست که جدای از مفهوم تافته شده باشد.






چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390 ساعت 12:22  
 نظرات    
 
شکوه هوشمند 17:37 چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390
7
 شکوه هوشمند
جالب بود ممنون
محسن یزدیان 21:07 چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390
6
 محسن  یزدیان
سفرنامه جالبیه.. یک نکته جالب این که یه جای کتاب اشاره میکنه قیمت نوشابه کوکاکولا تو عربستان یک ریاله دوستانی که رفتن حج میگن هنوز قیمت انواع نوشابه یک ریاله
یحیی بهمنی 22:26 چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390
5
 یحیی  بهمنی
هم این سفرنامه خیلی زیباست و هم سفر حج.
خدا قسمت همه کنه، مخصوصا حج تمتع...آمین
ش ب 01:35 پنجشنبه 22 اردیبهشت 1390
4
 ش ب
با سلام
ممنون
به نظر اینجانب این جمله منطقی به نظر نمی رسد.

آل‌احمد اگرچه در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد و پدرش روحانی بود اما بیش‌تر سال‌های عمر خود را روشن‌فکر زیسته است.

روشن فکر بودن هیچ منافاتی با متولد شدن در خانواده مذهبی و یا روحانی ندارد و خود ایشان در صفحه 53 این کتاب چنین می نویسند:
آخر تا کی باید مذهب را به دسته آفتابه بست و در حوزه نجس پاکی محصورش کرد یا بیزار نشانش داد از شارب فلان دبنگی که من باشم؟
آیا همین هاست آخرین حد ماموریت یک مذهب؟
مسعود لقمان 08:46 پنجشنبه 22 اردیبهشت 1390
2
 مسعود لقمان
ممنون